قابل به عرض
فکر کردن یک مهارت است، مثل نوشتن یا آشپزی. اما متاسفانه در درسهای (معمولا به درد نخوری) که در مدرسه به تو ارائه میشود، خبری از شیوه های فکر کردن نیست. بنابر این سعی کن که حتما منابعی پیدا کنی و آن را بیاموزی.
در طول زندگی در این دنیا، فقط یک بدن و یک پدر و یک مادر خواهی داشت. این سه چیز را با هزاران میلیارد هم به دست نخواهی آورد، فکر می کنم همین قدر کافی است و نیاز به توصیه خاصی در مورد چیزهای نایاب نیست.
در دورهای از عمرت، به این نتیجه میرسی که اطرافیان (خصوصا والدینت) اشتباهات خیلی زیادی کرده و میکنند، آنها همچنین به اندازهای که تو فکر میکردی دانا نیستند و وجودشان خیلی اوقات باعث دردسر است. اما چندین سال بعد کم کم متوجه میشوی خیلی بیش از آن چه فکر میکردی شبیه آنها هستی. با هر دو حالت عادی برخورد کن.
بار دیگری که هواپیما سوار شدی، هنگام اوج و هنگام فرود به قطعات کوچکی که مجموعا شهر را تشکیل میدهند توجه کن، و به این فکر کن که چیزهایی که آدمها برای به دست آوردنشان شکم هم را میدرند چقدر کوچک است.
با خودت مهربان باش، این تنها راهی است که با دیگران حقیقتا مهربان باشی.
تنهایی در ذات بشر تنیده است، هیچ عشق و دلبستگیای در زندگی باعث نمیشود از این تنهایی ذاتی خلاص شوی. یادت باشد که مشکل در عشق یا دلبستگی تو نیست، تنهایی سرنوشت آدمی در این دنیاست.
به نظر دیگران توهین نکن، اما گرفتار آنها نشو.
دنیا خیلی سختتر از آنی است که بتوان ناگهان تغییرش داد یا متحولش کرد.
گوش کردن به حرف دیگران را بیاموز، از سادهترین و سختترین مهارتهایی است که خواهی آموخت.
اگر خواستی غیر عرفی رفتار کنی، بدان که این عمل تاوانهای سختی دارد. عرف برای دفاع از خودش بازوهای فراوانی دارد. حتی بیشتر از هزار هشتپای به هم پیوسته…
مواظب استخوانهایت، خصوصا دندانهایت باش.
حرفهای ما را بشنو، به آنها فکر کن و سپس همهاش را فراموش کن.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: روز نوشت، ،
برچسبها: مهارت,